دل نوشته هام

شرکت اپل در راستاي بهبود حريم شخصي کاربران خود، خبر از انتشار قابليت جديدي در اپليکيشن‌هاي اپ استور مي‌دهد. اين قابليت که به نام برچسب مواد غذايي شناخته مي‌شود (به انگليسي: Nutrition Labels)، برچسبي است که در اپ استور و مانند ديدگاه‌ها در کنار اطلاعات هر اپليکيشن، قرار مي‌گيرد.

در اين برچسب هرگونه دسترسي اپليکيشن به هر اطلاعاتي از گوشي موبايل به طور جامع و کامل قيد شده است. دليل نام گذاري اين قابليت نيز همين مسئله مي‌باشد؛ چرا که در برچسب‌هاي روي بسته‌هاي مواد غذايي، تمام مواد غذايي بکار رفته مانند پروتئين، کربوهيدرات و . به طور کامل درج مي‌شود. اپل با اين تشبيه، مي‌کوشد تا ارزش و احترامي که براي حريم شخصي کاربران خود قائل است را نشان داده و مثل هميشه در جلب رضايت آن‌ها پيشرو باشد.

اپل با ارسال اعلاميه‌اي به برنامه سازان خود، آن‌ها را مستم به فراهم نمودن اين اطلاعات دقيق کرده و با ارسال پرسشنامه‌اي به آنان، جوياي اطلاعاتي مبني بر جمع آوري ديتا توسط اپليکيشن‌ها شده است. کساني که اين پرسشنامه‌ها را کامل نکرده‌اند، اجازه انتشار آپديت جديد براي برنامه خود را نخواهند داشت. اپليکيشن‌هايي که از قبل در اپ استور موجود بوده‌اند نيز، هنگام انتشار آپديت‌هاي جديد، بايد قيد کنند که چه اطلاعاتي از کاربر گرفته شده و در کجا استفاده مي‌شود. اپل حتي اين برچسب امنيتي را حتي به برنامه‌هاي پيش فرض خود مانند دوربين و iMessage که در اپ استور موجود نمي‌باشند اضافه کرده است.

برچسب مواد غذايي اپليکيشن‌هاي اپل چه مزايايي براي برنامه سازان دارد؟

بسياري از کساني که برنامه‌هاي گوشي موبايل مي‌سازند، نياز به دسترسي به اطلاعات محدودي از تلفن همراه کاربران، آن هم به جهت عملکرد درست اپليکيشن دارند. اما برنامه سازاني نيز وجود دارند که اپليکيشن‌ها را طوري تنظيم مي‌کنند که به دسترسي به اطلاعات وسيعي از کاربران احتياج داشته باشند. اين برنامه سازان همان افرادي هستند که بيشتر از سايرين از اين قابليت جديد اپل شکايت داشته و با آن مخالفت مي‌کنند. با گذشت زمان، کاربران ديگر تمايلي به استفاده از اپليکيشن‌هايي که از اين قابليت اپل استفاده نمي‌کنند را نداشته و ترجيح مي‌دهند از برنامه‌هايي استفاده کنند که احترام بيشتري براي حريم خصوصي آنان قائل هستند. بنابراين استفاده از اين قابليت اپل، به برنامه سازان کمک مي‌کند تا اين ارزش و احترام را به مخاطبين خود ثابت کرده و محبوبيت اپليکيشن‌هاي خود را افزايش دهند.

قابليت جديد اپليکيشن‌هاي اپ استور، چطور به دارندگان بيزينس کمک مي‌کند؟

دارندگان بيزنس‌ها و کسب و کارهاي شخصي نيز از اين برچسب ايمني اپليکيشن‌ها مي‌توانند در جهت محافظت از اطلاعات شرکت استفاده کنند. بدين صورت که، اطلاعات درج شده بر روي برچسب ايمني، کامپيوتر، لپ تاپ و هر دستگاه ديگري را که اطلاعات شرکت را در خود ذخيره کرده‌اند، از دسترس و حمله هکرها محافظت مي‌کند.

موافقان و مخالفان طرح جديد برچسب مواد غذايي اپل

کمپاني‌ها‌ و بيزينس‌هايي که از اطلاعات کاربران به عنوان يک منبع درآمد استفاده نمي‌کنند، از اين قابليت بسيار استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کيفيت خدمات و همچنين رضايت مخاطبان خود بهره مي‎‌برند. به عنوان مثال، موسسه موزيلا، که يکي از رايج‌ترين و محبوب‌ترين مرورگرها در دنيا مي‌باشد، در سال 2019 به اپل پيشنهاد کرد که با ريست کردن خودکار و مداوم IDFA کاربران در گوشي‌هاي آيفون، از حريم شخصي کاربران محافظت شود. IDFA که سرواژه عبارت Identifier for Advertisers مي‌باشد، قابليتي است که با آن تمامي فعاليت‌هاي کاربران رصد شده و براساس آن، مخاطبان هدف هر تبليغ مشخص مي‌شود. بدين صورت تبليغي که متناسب با علايق هر کاربر مي‌باشد، براي او ظاهر مي‌شود. در اوايل سال 2020، اپل حتي از اين پيشنهاد موزيلا فراتر رفته و به کاربران خود اعلام کرد که قصد دارد تا با غيرفعال کردن IDFA، از حريم شخصي ميليون‌ها کاربر در فضاي مجازي محافظت کند. در همين راستا، موزيلا اکنون کمپيني راه اندازي کرده است تا با جمع آوري امضاي کاربران، حمايت خود را از اين طرح اپل نشان دهد.

طرح برچسب امنيتي، راهي است براي اپل که خود را بار ديگر به عنوان مدافع حريم شخصي کاربران معرفي کند. اما اين طرح، باعث به وجود آمدن درگيري‌هايي بين شرکت اپل و ساير شرکت‌هاي بزرگ ديگر گرديده است. به عنوان مثال، فيسبوک که يکي از منابع درآمدزايي اصلي آن تبليغات مي‌باشد، از IDFA براي دنبال کردن فعاليت‌هاي کاربران استفاده کرده و اين اطلاعات را با تبليغ مورد نظر مطابقت مي‌دهد. در نتيجه کاربر تبليغي را بر اساس علايق خود مشاهده کرده و اقدام به خريد محصول و يا خدمات مي‌کند. در پي مطرح کردن قابليت برچسب مواد غذايي توسط اپل، فيسبوک اعلام کرده است که شرکاي تبليغاتي او با اين طرح جديد به شدت با مشکل مواجه مي‌شوند. هر چند که با اين اعلاميه‌ي فيسبوک، اپل از موضع خود کوتاه نيامده و به تبليغ اين طرح ادامه داده است، اما اجرايي شدن آن را به وضوح به تعويق انداخته است.

منبع: سايت خريد و فروش سيم کارت رندباز

آلکاتل مدل 4:

رادوسلاو مينکوف درباره تجربه خود چنين مي گويد: "در سال 2016 گوشي موبايل آلکاتل مدل 4 که بهترين مدل آلکاتل بود را به شوق امکانات ويژه‌ي آن مانند نمايشگر با فناروري AMOLED، بلندگوي استريو، فست شارژر و از همه مهم‌تر هدست واقعيت مجازي خريداري کردم. دو دکمه‌ي روي هدست که پس از يک روز استفاده از کار افتادند. دوربين آن نيز در هنگام ضبط ويدئو با کيفيت 4K و يا حتي 1080p به شدت داغ مي‌کرد. در کنار اين‌ها، هيچ‌گاه آپديت اندوريد 7 که قولش را به کاربران داده بودند، منتشر نشد. وقتي که اين عيوب و نواقص را در تلفن همراه خودم مشاهده کردم، تازه آن جا بود که فهميدم هيچ کانال پشتيباني‌اي براي آلکاتل وجود ندارد که بتوانم مشکلات خود را به آن جا گزارش دهم. تازه! من ورژن اروپايي گوشي موبايل آلکاتل مدل 4 را خريدم که تفاوتش با ورژن آمريکايي آن، نداشتن قفل اثر انگشتي بود. نکته اين جا است که من اين دستگاه را به دلار آمريکا خريداري کردم، در حاليکه امکانات ورژن آمريکايي آن را نداشت. فردي که گوشي موبايل را به او فروختم پس از مدتي به من گفت که موبايلش چند بار در طول روز داغ مي‌کند و خاموش مي‌شود. اين تجربه ناخوشايندي بود که از خريد يک تلفن همراه داشتم."

سامسونگ گلکسي اس 3 ميني:

ايسکرا پترووا درباره تجربه داشتن يک تلفن همراه بد مي‌گويد: " سامسونگ گلکسي اس ميني اولين گوشي موبايل هوشمندي بود که خريده بودم و خيلي هيجان داشتم. اما پس از مدت کمي، مجبور بودم هر روز آن را به تعميراتي‌هاي تلفن همراه ببرم تا مشکل شارژ نشدنش را برايم درست کنند. بعد از مدتي هم صفحه لمسي آن از کار افتاد. تمامي اين بدبياري‌ها زماني بود که من قبل از سامسونگ از گوشي ‌هاي نوکيا استفاده مي‌کردم و به مقاوم بودن آن‌ها در برابر افتادن و ضربه عادت داشتم. به همين خاطر تجربه سختي براي من بود. بعد از بارها تعمير کردن گوشي، بالاخره بعد از 6 ماه در گوشه کشو قرارش دادم تا گوشي موبايل ديگري تهيه کنم. از تمامي محصولات سامسونگ دلسرد شده بودم، اما از طرفي هم نمي‌توانستم موبايلم را دور بيندازم."

سوني اکسپريا :Z2

جاشوآ سوينگل نيز تجربه خود را با ما اين طور به اشتراک مي‌گذارد: " زرق و برق‌هاي سوني اکسپريا Z2 در تبليغاتش مانند دوربين 20.7 مگاپيکسلي، ضد آب و گردو خاک بودن و عکس زيباي آن در تبليغ، من را در دام خريدن اين گوشي موبايل انداخت. دوربين آن بسيار کند و خسته کننده بود. تنها 16 گيگابايت حافظه داخلي داشت که من را مجبور مي‌کرد به طور مداوم برنامه‌ها را پاک و گوشي را خالي کنم. برخلاف الان که سامسونگ به منتشر کردن سريع آپديت‌هايش معروف است، در آن زمان‌ها، هفت يا هشت ماه طول مي‌کشيد تا سيستم خود را آپديت کند. من اين گوشي موبايل را به مدت دو سال نگه داشتم و در طي اين مدت هميشه ازش متنفر بودم و به خودم قول دادم که ديگر هرگز از محصولات سوني خريد نکنم."

نوکيا 9 پيورويو:

جورجي زارکوف تجربه خود را اين طور با ما در ميان مي‌گذارد: " بدترين تلفن همراهي که من تا به حال داشته‌ام نوکيا 9 پيورويو است. در ابتدا مشکلات زيادي با نرم افزارها داشتم که تصور مي‌کنم به خاطر نو و تازه بودن مدل بود. البته که اين موضوع چيزي را از بد بودن اين تلفن همراه عوض نمي‌کند. نه تنها هيچ کدام يک از پنج دوربيني که براي دستگاه کار گذاشته‌ بودند به دردم نخورد، بلکه در حين استفاده از آن، دوربين از کار مي‌افتاد. طراحي خود گوشي موبايل هم اصلا دلچسب نبود. هر چند آپديت‌هاي بعدي نوکيا، مشکل نرم افزاري آن را رفع کردند. اما به نظرم نوکيا 9 پيورويو براي تبديل شدن به يک گوشي موبايل خوب هنوز خيلي جاي کار دارد."

طراحي‌هاي آزمايشي تلفن هاي همراه:

ويکتور هريستوف نظري متفاوت درباره تجربه بد از گوشي هاي موبايل ارائه مي‌دهد: " اين روزها موارد نادري هستند که مدل جديد يک گوشي موبايل بد و نامطلوب از آب دربيايد. به نظر من نيتي کاربران از تلفن هاي همراه خود، يک دليل دارد و آن هم طراحي‌هاي آزمايشي گوشي هاي موبايل مي‌باشد. همه ما استفاده از اجناس جديد و نو را دوست داريم. اما اين درمورد گوشي موبايل براي بسياري از افراد دلسردکننده بوده است. مثلا گوشي موبايل ال جي وينگ بر خلاف ظاهر خوبي که دارد، بسيار بزرگ و حجيم بوده و کار کردن با آن سخت است. يا گلکسي زد فولد 2 با وجود امکانات ويژه‌اي که دارد، سنگين و البته ناکارآمد براي کاربران است. مثال‌هاي زيادي از تلفن هاي همراه با شکل‌هاي عجيب مانند قطعه قطعه بودن صفحه، نمايشگر سه بعدي، موبايلي با ابعاد بسيار ضخيم، اندازه بيش از اندازه کوچک و يا تلفن همراهي شبيه به يک مداد همه انواعي از مدل‌هاي موبايل هستند که به طور آزمايشي به بازار عرضه شده‌ و باعث دلسردي کاربران شده‌اند. بنابراين آن‌چه که من را دلسرد مي‌کند برند و يا مدل خاصي از تلفن همراه نمي‌باشد؛ بلکه رقابت بين شرکت‌هايي است که سعي در منتشر کردن مدلي متفاوت بدون توجه به کارآمدي آن براي کاربران دارند."

بلک بري استورم:

آلان فريدمن: "بعد از OG Apple iPhone، بلک بري استورم دومين گوشي موبايل هوشمندي بود که خريدم. دستگاه از همان ابتدا به طور ناقص لانچ (راه اندازي) شد. درنهايت با به روزرساني شدن سيستم، دستگاه قابل استفاده شد. اما انتظارات من هيچ گاه از مدل استورم برآورده نشد."

پدفون ايسوز 2:

نيک تودوروف چنين درباره تجربه خود مي‌گويد:" 6 سال پيش يک پدفون ايسوز خريدم که به داک تبلت متصل مي‌شد. در ابتدا وسيله‌ي جالبي به نظر مي‌رسيد و همه دوستانم ازم درمورد اين که کجا مي‌توانند چنين چيزي تهيه کنند سوال مي‌کردند. اما قسمت سخت افزاري محصول تا حد زيادي عيب و ايراد داشت. قسمت جلويي گوشي موبايل به خاطر گذاشتن و برداشتن مکرر آن در پدفون خط و خش برداشت. از به سرعت تمام شدن شارژ داک که بگذريم، بايد از گرد و غبار زيادي هم که از طريق جک هدفون وارد گوشي مي‌شد صحبت کنم. در نهايت هم اين گرد و خاک‌ وارد شده دوربين را از کار انداخت. قاب گوشي موبايل نيز که با چسب متصل شده بود، از بدنه جدا شد. در آخر دستگاه را در اينترنت به فردي که به نظر مي‌آمد طرفدار سرسخت ايسوز باشد فروختم."

منبع: سايت خريد و فروش سيم کارت رندباز